فیلم موقیت مهدی، نماد بارز آللاه بنده سی است

نسل اول انقلاب در اورمیه بیاد دارند که بعد هجمه ای که در اورمیه از طرف امثال صادق محصولی ها به شهیدان مهدی و حمید باکری وارد شد ایشان مجبور شدند که از تبریز به جبهه های جنگ عازم شده و آن لشکر سلحشور و خط شکن عاشورا را از میان جوانان آذربایجانی تشکیل دهند.

فرزند خلف یکی از همین سلحشوران لشکر عاشورا از شهر خوی که به خواسته پدرش فیلم موقعیت مهدی را ساخته و ورد زبان بازیگر نقش اولش «آللاه بنده سی» است حال فیلمش از طرف امام جمعه محترم اورمیه در خطبه های نماز جمعه مورد انتقاد و گلایه شدید قرار گرفته است:

«عدم توجه به نمادهای اسلامی همانند سربندهای اسلامی، پرچم ائمه در جبهه و نیز بی توجهی به موارد مهمی نظیر پخش اذان در فیلم و توجه صرف به موضوع مقابله و کشتار جزو اصلی ترین ایرادات این فیلم است. وی با ابراز گلایه شدید از فیلم و لزوم  تجدید نظر در موضوع ونحوه پرداخت به جایگاه شهید مهدی باکری گفت: مسئولان چطور این فیلم را شایسته تقدیر دانسته اند؟»

به نظر می آید پرداخت کلیشه ای در سریالهای تلویزیونی صدا و سیما به موضوع دفاع مقدس و شرح واضحات برای مخاطب، مطلوب امام جمعه محترم باشد. از نقطه نظر حرفه ای فیلم موقعیت مهدی که تحسین خیل عظیم کارشناسان سینما، مخاطبین، و فرماندهان جبهه و جنگ را در برگرفته است به شایستگی توانسته حق مطلب را در رابطه با شهیدان باکری و همرزمانشان ادا کند.

ای کاش امام جمعه محترم اورمیه که از فرهیختگان حوزه و دانشگاه بوده و سالها در دانشگاه اورمیه فعالیت داشته اند از انبوه عکسها و فیلمهای آقا مهدی و حمید باکری در میدان جبهه و جنگ با پیشانی سفید و به اصطلاح ما آذربایجانی ها «آلنی آچیق آللاه بنده سی» اقتباس می فرمودند تا حق مطلب در ارتباط با موقعیت مهدی ساخته هادی حجازی فر بطور کامل ادا شود.

محمدعلی ارجمندی – 001222

گون بویو گونشین باشینا دولانان گونه باخان گوللری، هر سحر دوغودان «شرق» باش قالدیریب باتی یا ساری دونسه لرده، گونش باتدیقدا، آی ایشیغینا آللانمادان بیرداها شرقه ساری دونوب باشلارینی آشاغی سالیب گؤزله ییرلر کی گونش یئنی دن ایشیق ساچدیقدا باش قالدیریب سالام وئرسینلر. طبیعت ایچره عنصرلار سئودیک لرینه بنزر. اونا گؤره ده گونه باخان گونش سیمگه سی اولاراق گونشه بنزیر و گونش دن ساوای، یئرینه  اون دوردلوق آی اولسا بئله باش قالدیریب اوزونه باخماییر.

بی خبرلر نه بیلیر گونه باخان هر یانا یوخ بلکه تابسیز اولاراق گونشین باشینا دولانیر، نئجه کی نیلوفر گولو، هر گئجه مهتاب عشقی ایله گول آچیب سحرلری سولور!

علم باخیمیندان دا، کالیفرنیا آراشدیرماجی لارین آپاردیغی تدقیقاتا گؤره گونه باخان گوللرینین تایی بنزری اولمایان زامان دوزنله مه قابلیتلری وار. یانی بوتالاریندا اولان ژنلر گونه باخانا بو ایمکانی وئریرکی گونشین قوس ایله دونوب گولسون و گئجه نی ترسینه دونوب انتظار قالسین!

آیین شایین – 001216

 

بیر گونش خاطیره سی ایله،

یاشاییر گونه باخان

گئجه لر آیدان کوسوب،

آجیق ائدر گونه باخان

هر سحر گولومسه ییب،

سالام وئرر گونه باخان

------

سئوگی بیر ایشیق ساچان گونشه بنزر

شاختا وورموش کوچه لری گزیب

سرحد سایاق دیوارلاردان بویلانیب

باغلی پنجره لر آراسیندان،

اوتانجاق بیر ایشیق دیر ساچیر

خبرین اولمادان!

آستاجا سالام وئریب،

گولومسه ییر!

«آیین شایین»

 

در حافظه تاریخی افکار عمومی ایران تنها دو شاه ثبت و سینه به سینه نقل شده اند. شاه عباس و ناصرالدین شاه. این ماندگاری را جدای از ادبیات شفاهی در گنجینه خانه ها و پستوخانه های حوزه فرهنگی ایران بایستی مشاهده کرد. از کاروانسراها و دوربین شاه عباسی که استاد شهریار در منظومه حیدربابا، یادش را گرامی می دارد گرفته تا زیورآلات و ظروف آنتیک منقش به تمثال ناصرالدین شاه قاجار.

از منظر مینیک صورت نیز شاه عباس و ناصرالدین شاه جذابیت خاصی دارند از چشمان درشت و نافذ گرفته تا سبیل های بافته شده و کشیده که ناصرالین شاه برخلاف اسلاف خود  محمدشاه و فتحعلی شاه که ریش داشته اند ریشش را تراشیده  و به عنوان یک برند شاهی پرجذبه در تاریخ ایران شناخته می شود. جدای از این اقتدار در داخل اندرونی با ناصرالدین شاهی شاعر، نقاش و عاشق پیشه طرفیم که مکتوبهایش به انیس الدوله و جئیران از نخستین مکتوبات ثبت شده عاشقی در تاریخ معاصر ایران است.

اما آنچه که ماندگاری ناصرالدین شاه را در تاریخ معاصر ایران جاودانه کرده است بیشتر از هر مؤلفه دیگری ترقی خواهی ایشان بود. همو که به چندین زبان زنده دنیا مسلط بوده و تنها بعد چهار سال از اختراع برق، باب همایون تهران را با چراغ گاز زینت می بخشد. ماشین دودی را از اروپا به تهران می آورد. مسیر خط آهن طهران به شهر ری و حرم شاه عبدالعظیم را افتتاح می کند. این مجال را می دهد تا میرزا تقی خان امیرکبیر شود و دارالفنون را تاسیس کند. هنر مدرن عکاسی و موسیقی مقامی را حمایت و شکل می دهد. تکیه یا همان آمفی تئاتر بزرگ طهران و شمس العماره مرتفع ترین برج زمان خود را در ناف طهران بنا کند و صدها ویژگی منحصر به فرد دیگر که ناصرالدین شاه را به عنوان بنیانگزار ایران نوین در اذهان عمومی معرفی می کند.

اما افسوس و صد افسوس که با به روی کار آمدن پهلوی جفای به تاریخ در مدارس و نشریات نهادینه شده و شروع به تخریب هر آنچه که پیش از من بوده می کنند و خود نیز در آنچه که بافته بودند بعد از انقلاب گرفتار و قضاوت شدند! هر دوره تاریخی را نه بعد سالها و بر اساس ایدئولوژی و پیشرفت تکنولوژی، بلکه باید در همان دوره و در قیاس با امکانات همان دوره  و همسایگانش و قدرتهای منطقه ای مقایسه کرد.  که اگر اینگونه باشد پی خواهیم برد که عصر ناصری از لحاظ شاخصه های توسعه اگر در تاریخ ایران بی نظیر هم نباشد کم نظیر است.

از مصداقهای این ارزیابی کمترین حد فاصله و برابری تومان ایران در عهد قاجاریه با پوند انگلستان و دلار آمریکا است که در هیچ دوره تاریخی تا به امروز که در اسنفاک ترین وضع قرار دارد تکرار نشده است.

بی شک هر دوره تاریخی نقاط قوت و ضعفی دارد اما این دلیلی بر آن نمی شود تحت تاثیر جریانهای تمامیت خواه عمدا چشم به خدمات قاجاریه ببندیم و تخریبش کنیم. نقل محافلشان قرارداد ترکمنچای است. اما نمی گویند که این قرارداد بعد بیست و یکسال مبارزه با بزرگترین امپراطوری زمان یعنی روسها که حتی ناپلئون را هم شکست داده بودند بسته شده و موجب حفظ تمامیت ارضی و استقلال ایران گشته، ایرانی که تا قبل از آقامحمدخان ملوک الطوایفی اداره شده و گستره حکومت خان زند استان فارس  بود و لاغیر! و یا از گفتنش باک دارند که رضاخان در مقابل دو گروهان پیاده هندی که از بصره عزم فتح ایران کرده بودند فرار را بر قرار ترجیح داده و ایران را دو دستی تقدیم روس و انگلیس کردند.

تاریخ هر کشوری سند هویتی آن کشور محسوب می شود و اگر منکر بخشی از این هویت شویم بالطبع موجب سست شدن پایه های اتحاد و یکپارچگی آن کشور می شویم که در طی این سالها متاسفانه این امر رواج داشته و ما به عنوان وارثان تاریخ تحت تاثیر اتاقهای نفرت پراکن به وظیفه خود به درستی عمل نکرده ایم.

 

 

آنچه که صدا و سیمای ایران نمی گوید!

دو استان  لوهانسک و  دونتسک که نیمی از جمعیتشان روس تبار بوده و به عنوان منطقه دونباس در شرق اکراین شناخته می شود بهانه تجاوز روسیه به تمامیت ارضی اوکراین است. پوتین به بهانه حمایت از روس تباران  که  خود را ساکنان دونباس تلقی می کنند حتی استقلال این دو استان اشغالی را به رسمیت شناخته و  برای اجرای این مهم به اوکراین لشکر کشی کرده است.

آنچه که در این میان مایه عبرت گرفتن است سربرآوردن مهمانان ناخوانده ای است که امروز در دونباس پا را فراتر از گلیم خود گذاشته و با  پررویی تمام بر علیه تمایت ارضی اوکراین ادعای ارضی کرده و طلب استقلال می کنند. پدران پا برهنه مدعیان امروز پس از جنگ جهانی دوم برای کار در معادن و صنایع فولاد اوکراین از مناطق روس نشین اتحاد جماهیر شوروی راهی اوکراین شده و سکنی گزیدند و شد آنچه که نباید می شد!

روسیه پیشتر در آوریل سال 2014 شبه جزیره استراتژک کریمه سرزمین تاریخی تاتارهای اوکراین را به خاک خود ضمیه کرده بود و قبل از آن نیز در سال 2008  دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی گرجستان  را اشغال و به سرزمین خود ملحق کرده بود.

به نظرم علیرغم شو تبلیغاتی اروپا و آمریکا آنها به هیچ وجه وارد جبهه نبرد با روسیه در اوکراین نخواهند شد و شاید حتی مشتاق تر از روسیه در جدایی دونباس از اوکراین و الحاق آن به روسیه هستند تا با خیال راحت بعد این اتفاقات و نفرت مردم اوکراین نسبت به روسیه، جمهوری اوکراین مترقی و پیشرفته را شکل دهند و ناتو را تا مرزهای روسیه گسترش دهند و مطمئنا همین کار را هم خواهند کرد و روسیه را نه در نبرد نظامی بلکه در جنگ اقتصادی شکست خواهند داد.

وقتی که قطعات پازل سیاسی منطقه و تحولات جمهوری های استقلال یافته از شوروی سابق را کنار هم می گذاریم به سیاست هوشمندانه جهوری آذربایجان درآزادسازی بخشهای بزرگی از قره باغ اشغالی در بهترین زمان ممکن و اوج تقابل دنیای غرب و فرانسه با روسیه پوتین بیشتر پی می بریم!

آیین شایین - 001203