در ادبیات رایج منتقدین سینما سینمای قبل از انقلاب را با عنوان برند (فیلم فارسی) می شناسند که تهی از هنر و فیلمسازی حرفه ای اما سرشار از لودگی و جلف بودن است که نهایت مفهومی بودن این برند، داش مشتی بازی هایی امثال قیصر است که فرهنگ کوچه بازار تهران را به نمایش می گذاشت. بماند که در چنین سینمای سخیف شاهکارهایی چون فیلم گاو با بازی درخشان عزت الله انتظامی هم خود نمایی میکند. بخش اعظمی از سینمای ایران که نه، بلکه تهران در قبل از انقلاب در کاباره ها با رقصی مبتذل تر از فیلم فارسی خلاصه میشد و سمت و سوی این سینما با پیشرفتی محسوس در ابتذال و لودگی فتح سینماهای اجاره ای با سه نفر روی خط بود!

شما این سینمای مبتدی از لحاظ فیلمسازی و مبتذل از لحاظ محتوا را مقایسه کنید با شاهکارهایی چون نمایش و فیلم آرشین مال آلان و او اولماسین بو اولسون «مشهدی عیباد» شوروی را تا به عمق این دو سینمای شرق بیشتر پی ببرید فیلمهای که رکورد فروش در سینماهای ایران را نیز جابجا کردند. پروفسور ذهتابی در خاطراتش نقل می کند که موقعی که در مشهد زندانی بودم صدای دل نواز آرشین مال آلان توسط جارجی ها در کوچه خیابانهای مشهد جاری شده و از دیوارهای بلند زندان گذشته و گوشهایم را نوازش میداد.

بعد انقلاب ایران و توقف کلی سینما برای مدتی، اوج سینمای ایران به نظرم در دهه شصت و هفتاد شمسی با آثاری خوب و ارزشمند به مانند اتوبوس، باشو غریبه ای کوچک با هنرنمایی مثال زدنی سوسن تسلیمی، هامون با بازی درخشان خسرو شکیبایی و شاهکارهای مجید مجیدی بچه های آسمان و رنگ خدا است که در قاب مقایسه با فیلمهای سیاه فارسی اخیر به مانند یک تصادف ساده جعفر پناهی و برادران لیلا و زن و بچه سعید روستایی نیست.

سینمای دهه شصت و هفتاد سینمای تمام ایران بود. بنگرید به اتوبوس و ساوالان و سارای یدالله صمدی در لوکیشنهای ناب اورمیه و مقایسه اش کنید با فیلمهای جعفر پناهی در محیط تعمدا خراباتی تهران و یا ایران زیبا از جنوب تا شمال در فیلم باشو غریبه ای کوچک چنان زیبا جلوه که بسیاری آن را بهترین فیلم سینمایی ایران می دانند.

ابتذال در فیلمهای سعید روستایی به مراتب بدتر از ابتذال فیلم فارسی قبل از انقلاب است. سیاه نمایی مطلق، حرمت شکنی خانواده، دیالوگهای رکیک، یا آنچه که قلم از نوشتنش شرم دارد! ادرار پدر خانواده در سینک ظرفشویی بخشی از سینمای جایزه درو کن فارسی در این سالیان اخیر است. فارغ از کف زدن ماسونهای فیلمساز در کن فرانسه استعمارگر این فیلمها جایگاهی در سینمای ایران نداشته و فراموش می شود.

محمدعلی ارجمندی – 04/03/07