تو گویی صلیب نشان تجدد و هلال نشان تحجر است!

تو گویی صلیب نشان تجدد و هلال نشان تحجر است!

آیین شایین – 99/09/12

شاید اگر بگوییم جامعه ایرانی فارغ از هر قوم و ملت، از خود بیگانه ترین جوامع متوهم جهان هستند سخن چندان گزافی نباشد. مردمانی که خیال می کنند هنر و هوش و علم و زیبایی تنها نزد آنان است و بس. مدتی است که تابلوهای داروخانه های شهر اورمیه نظرم را بخود جلب کرده است. همه داروخانه های شهر اورمیه، تاکید می کنم همه داروخانه های مجلل و زیبای شهر اورمیه من باب با کلاس جلوه نمودن! تنها آرم صلیب سرخ را بصورت برجسته و زیبا ترسیم کرده اند!

کوتاه سخن اینکه این جماعت متوهم عارشان می آید لوگوی هلال احمر مسلمانان نیز که در کنار صلیب سرخ مسیحیان ثبت جهانی شده است را داشته باشند. همزمان با زرتشت بازی و کوروش بازی جامعه ایرانی در طی این سالها به همان نسبت نیز تفکر ضد اسلامی در افکار عمومی جامعه ایرانی ترویج داده شده است که صد البته بخش مهمی از آن نیز به خاطر عناد و دهن کجی به سیاستهای غلط حکومتی در ایران است.

اینها زنگ خطر برای دولتمران و سیاستگزاران در ایران است. در همین شهر اورمیه در ایام نوروز سخت بتوان مسافری را پیدا کرد که از مساجد قدیمی اورمیه بازدید کند. اما همین جماعت مسافر برای بازدید از کلیساهای شهر صف می کشند و در محوطه اش سلفی یادگاری می گیرند.

اما در ارتباط با موضوع سخن بد نیست اشاره ای داشته باشیم به پیشینه لوگوی بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر جهانی IFRCinternational federation of red cross and red cross and red crescent societies که توسط دو کشور سوئیس وترکیه در اواخر قرن نوزدهم تاسیس شده است. جدای از اینکه در جنگهای صلیبی مسیحیان با نماد صلیب و ترکان مسلمان با نماد ماه شرکت داشتند. به طور رسمی پس از جنگهای کریمه علامت صلیب دولت سوئیس به عنوان نماد بهداری های مسیحی برگزیده شد. در طرف مقابل این قبیل جنگها بالاخص جنگ بالکان و یونان، قیزیل آی یا هلال احمر دولت مسلمان عثمانی نیز به عنوان نماد بهداری مسلمانان برگزیده شد.

پس از جنگ جهانی اول کشورهای تازه تاسیس مسلمان عربی و به تبع آن سایر کشورهای مسلمان در سراسر جهان نیز هلال احمر را به عنوان نماد بهداری های خود برگزیدند. اما ایران از پذیرش آن ممانعت کرده و نماد شیر و خورشید سرخ سلجوقی را به تایید کنوانسیون جهانی رساند. هر چند که بعدها در سال 58 ایران نیز این نماد مستقل را حذف و هلال احمر را به رسمیت شناخت.

خاطرنشان می شود که علیرغم همه تلاشهای اسرائیل در به رسمیت شناختن ستاره سرخ داوود به عنوان نماد بهداری یهودیان کنوانسیون جهانی با این درخواست تا کنون موافقت نکرده است. و تنها با حذف یکی از سه لوگوی به ثبت رسیده هلال احمر، صلیب سرخ و شیر و خورشید سرخ این امکان وجود دارد که گمان می رود با توجه به عدم رغبت ایران برای حفظ نشان شیروخورشید سرخ در آینده این امر انجام گیرد.

نام «سیمای ملی» را به «غضنفر ملی» تغییر دهید!

نام «سیمای ملی» را به «غضنفر ملی» تغییر دهید!

آیین شایین – 99/09/02

ترکیب نادانی، بیسوادی و حماقت می شود همان چیزی که نظیر آن را در مدیران تلویزیون به وفور سراغ داریم. خشکه مذهبی نماهای فربه و کاپشن پوشی که من باب تزویر همیشه ایام گردنشان را به سمت شانه هایشان کج کرده و مثلا از خود تواضع نشان می دهند. به هنگام سخن گفتن پلکهایشان را به آرامی می بندند و تبسمی می کنند تا مثلا عرفانی جلوه کنند. امان از دست این نوع بیماران نادانی و خراباتی که ملتی را به گروگان گرفته و افسرده حال ساخته اند.

چند شب پیش برحسب اتفاق سر سفره شام تبلیغات بستنی میهن از تلویزیون نظرم را جلب کرد. تبلیغ نوستالژیک و هوشمندانه ای که به خوبی ایام کودکی و تلویزیون های چهارده اینچ سیاه و سفید را در ذهن مخاطبین تداعی می کند. اما شیرینی این تبلیغ با ظاهر پیرمرد بستنی فروش و گاو و گوساله دوست داشتنی که در جواب مادرش که می گوید کجا رفتی بیا شیرت را بخور، می گوید: مامان بستنی هاش خوشمزه تره دیری نپایید.

قیافه گاو بسی ضمخت شده و پستانهای شیرده گاو نیز سانسور و حذف گردیده است! تو گویی گاو بستنی میهن بعد سالها تحریک امیال جنسی مخاطبین و ترویج فساد بصری در سیمای ملی! توسط مدیران ارزشی و کاربلد به گاو نر تبدیل شده است. اجرکم عندالله، دست مریضاد به این همه نکته سنجی و مقابله با نفوذ فرهنگی در تلویزیون که دین و ایمان مردم را نشان گرفته است.

بعد سانسور پستان گرگ مادر لوگوی باشگاه فوتبال آث رم ایتالیا توسط صداوسیما، که تا مدتها سوژه رسانه های جهان قرار گرفت. این شاهکاری جدید از تلویزیونی پرخرج با کمترین مخاطب می باشد که در عناد با مخاطبینش که دیر زمانی است آن را ترک کرده و بالاجبار تنها برخی از برنامه به مانند مسابقات ورزشی را تماشا می کنند هر چه بیشتر رادیکال تر شده است.

دایره سانسور رادیو تلویزیون ایران یا همان طوری که فرهنگستان ادب خطاب می کند یعنی صدا و سیما روز به روز در حال محدود شدن است و اگر به همین روال پیش برود دیری نمی پاید که نام «سیما» نیز به سبب مونث بودن به نام «غضنفر» تغییر پیدا کند. واقعا جای بسی تاسف است که رسانه ای با این حجم از سرمایه انسانی و بهره مندی از بیت المال بر علیه منافع دینی و اعتقادات مردم اقدام ورزیده و آن را به سخره بگیرد. کل برداشت مدیران تلویزیون از دین و اعتقادات مردم در این خلاصه می شود که مبادا در فیلمها و سریالهای تلویزیونی تار مویی از زنان بازیگر نشان داده شود.

و این دلیل محکمی است برای آنها که حتی بسیاری از مستندها، فیلمها و سریالهای تولیدی بعد انقلاب را نیز نشان ندهند. بالفرض المثال در زمان خاله لیلای سریال روزی روزگاری هدبندها و ساق بندهای امروزی مرسوم نبود تا سرکار خانم ژاله علو نیز به مانند فاطمه معتمد آریا و بسیاری دیگر از هنرمندان به معنای واقعی کلمعه اسیر سانسور تلویزیون نشوند. و شاید همین تظاهر و دو رویی از علتهای بوجود آمدن نسل جدید از هنرپیشه نماهایی همچون سحرقریشی و ریحانه پارسا است که صد البته دست پرورده همین تلویزیون ارزشی در طی این سالیان اخیر می باشد.

سازمان تدوین کتاب یا تدوین نفرت در ایران!

سازمان تدوین کتاب یا تدوین نفرت در ایران!؟

«محمدعلی ارجمندی»

دو سال پیش دکتر شهریار زرشناس در مناظره تلویزیونی با ملا محمد ذبیحی رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی هشدار دادند که فاشیست های مذهبی نما با عنوان کارشناس و اندیشمند در قالب کتب درسی به شدت در حال تبلیغ ناسیونالیسم آریایی و نفرت پراکنی بر علیه اقوام ایرانی هستند نکته مهمی که اساتیدی چون دکتر ناصر فکوهی نیز طی مقالاتی بارها بدان اشاره و اعلام خطر کردند که مراکز مهم تصمیم گیری در حوزه علم و ادب به تسخیر این ذهنهای آلوده درآمده است.

این عناصر تحت تاثیر آموزه های فراماسونرهای تاریخ ساز یهود در خفا و آشکارا با برجسته کردن سلیقه ای تاریخ باستان بر علیه تمدن اسلامی و اعراب و ترکان نفرت پراکنی می کنند. بعد چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز عنوان اعراب سوسمارخوار و ترکان بیابانگرد وحشی که وزیران باهوش فارسی آنها را آدم کردند بخش مهمی از کتب درسی است.

این مراکز تدوین کتب درسی در ایران از چنان قدرتی برخوردار هستند که حتی به سخنان عالی ترین مقام رسمی کشور در خصوص تاریخ باشکوه ایران اهمیتی قائل نیستند. آیت الله خامنه ای طی سخنانی در خصوص دوران باشکوه تاریخ ایران که در سایت رسمی ایشان نیز منعکس شده تاریخ باشکوه ایران را نه در دوران باستان بلکه در سلسله هایی نظیر غزنویان، سلجوقیان، آل بویه و صفویه می داند:

(من البته به شما عرض بکنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمی دارم که آنچه ایرانی بعد از آمدن اسلام کرده، اصلاً با آنچه در طول تاریخ گذشته‌ی خودش داشته قابل مقایسه نیست. ایران در دوران اسلامی، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجری، در قله‌ی دانش و تمدن و سیاست و اقتصاد جهانی قرار داشته. هیچ جای دنیا - از شرق و غرب، از آسیا و اروپا - در این حد نبودند؛ این به برکت اسلام بوده. ایران قبل از آن هرگز چنین اوجی را نداشته. در دوران سلسله‌های گوناگون ایرانی - از آل بویه بگیرید تا غزنویان و سلجوقیان و بقیه، تا دوره‌ی صفویه - این بخش از تاریخ ایران قابل مقایسه نیست)

افکار عمومی در ایران در همه این سالها چه در کتب درسی و یا رسانه ها مجالی برای آشنایی با سلسله های باشکوهی همچون سلجوقیان و غزنویان که اکثریت قریب به اتفاق امکان تاریخی ایران متعلق به این سلسله ها می باشد نداشته. در پایتخت ایران یعنی تهران کمتر کسی می داند که برج طغرل کجاست! یا مزار ارطغرل افسانه ای که واتیکان و جهان مسیحیت کینه ای دیرینه از آن دارد در همین شهر ری وداخل برج طغرل قرار دارد. همین زبان فارسی را سلجوقیان نقش عمده ای در گسترش آن داشته اند. اتاقهای فکر و تدوین کتاب در ایران هیچ وقت ارطغرل و سلجوقیان را خودی ندانسته اند که آن را در کتب درسی بگنجانند!

پس ما به چه حقی ترکیه را محکوم می کنیم که سلجوقیان را تصاحب و با صرف هزینه ای میلیاردی برای شخصیت ارطغرل سریال ساخته و رکورد فروش سریال در کشورهای اسلامی را می شکند. افکار عمومی در دنیای اسلام به فرمانده قشون اسلامی سلجوق افتخار می کند ولی ما عارمان می آید که بگوییم مزار ایشان در همین نزدیکی های پایتختمان قرار دارد! و اگر مجالی داشته باشیم حتی آن را باخاک یکسان می کنیم.

به گمانم با این تواصیف براحتی می توان به این مهم پی برد که چرا بر روی جلد کتاب فارسی سوم دبستان جایی برای کودک ترک یا ترکمن نباشد! و بدتر از آن اینکه چرا افکار عمومی که برای حذف عکس دو دختر بچه از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان از خود واکنش بسیار خوبی نشان داد برای نبود کودکان ترک هیچ عکس العملی نشان ندادند، جدای از این است که افکار عمومی تحت آموزه های سیستم آموزشی خود قربانی ترک ستیزی در ایران است.

نژاد پرستی عریان در جامعه ایرانی بیداد می کند!

نژادپرستی عریان در جامعه ایران بیداد می کند!

محمدعلی ارجمندی – 98/11/19

دیروز جمعه در هفتمین روز جشنواره فیلم فجر، طی سوال و جواب پیرامون فیلم آتابای در سینمای رسانه ها چنان حوادث تلخی روی داد که می توان از آن به عنوان جمعه سیاه سینما نام می برد. بعد اکران فیلم آتابای که به کارگردانی و تهیه کنندگی نیکی کریمی و نویسندگی هادی حجازی فر به زبان ترکی ساخته شد است تنی چند از فاشیستهای خبرنگار نما، عوامل ساخت فیلم بویژه هادی حجازی فر را تحت هجمه های شدید خود قرار دادند که چرا به زبان ترکی فیلم ساخته اید!؟

آنها بی آن که مجالی برای پاسخگویی عوامل فیلم دهند، تحت تاثیر مفکوره های سیاه خود این حرف سفیح را بارها تکرار می کنند که شما به چه حقی به گویش و لهجه ترکی!!! فیلم ساخته اید. فاشیست های خبرنگار نما میدان داری کرده و دیگری می گوید آقا زبان رسمی کشور فارسی است!

حجازی فر در مقام دفاع از فیلم آتابای این نوع پرسش را فاشیستی ذکر کرده و می گوید اجازه توهین به شما و همکارانت را نسبت به زبان ترکی نمی دهم زبانی که طبق قانون اساسی جدای از محصولات فرهنگی می بایست در مدارس و دانشگاهها تدریس شود. ایشان در های و هوی فاشیستها که مانع از سخن گفتن ایشان می شدند این افکار فاشیستی را موجب شکاف در جامعه ایرانی ذکر می کند.

فیلم آتابای به مانند فیلم کؤمور رضایت بسیاری از منتقدان سینما و مهمتر از همه رضایت افکار عمومی آذربایجان را کسب کرده که زبان و فرهنگ فاخر آنها در طی این سالها با تولیدات سفارشی و سخیف مراکز استانی آذربایجان همواره آسیمیله و به سخره گرفته شده است. نگارنده که سابقه همکاری با تلویزیون آذربایجان غربی را در برخی از مستندهای تلویزیونی به عنوان نویسنده داشته ام از نزدیک به این مهم واقف هستم. مراکز استانی بیش از آنکه در جهت تقویت و پاسداشت زبان معیار ترکی آذربایجانی برآیند در صدد زدودن زبان معیار هستند.

کلمات جدیدی که فرهنگستان زبان فارسی برای زبان فارسی تصویب می کند بسیار سخت گیرانه تر از برنامه های فارسی در برنامه های ترکی نیز بایستی حتما اجرا شود. یعنی مجریان و بازیگران برنامه های رادیو تلوزیونی ترکی نیز باید از لغاتی به مانند «پیامک» و «رایانه» به جای «مئساژ و کامپیوتر» استفاده کنند!

لفظ «اورمو گؤلو» در برنامه های ترکی مراکز اورمیه و تبریز گویی گناهی نابخشودنی است و باید همه عوامل «دریاچه اورمیه یا اورمیه دریاچاسی» بگویند! همه مجریان خبر می بایست همراه با کلمه «سلام» از لفظ «درود» هم استفاده کنند! «سلام و درود گؤندریریک سیز عزیز تاماشاچی لارا!!!

خب این آشکارترین دلیل عصبانیت عناصر تمامیت خواه و فاشیستی از تولیدات فاخر و معیار به زبان ترکی است که لاجرم بیرون از دایره تحت کنترل رادیو و تلویزیون فارسی به نام ملی است. تعریف اینها از زبان ترکی دقیقا آن چیزی است که این خبرنگارها به آن اشاره می کنند یعنی گویش و لهجه ای که تنها می بایست به صورت شفاهی در میان کمترین تعداد افراد جامعه خریدار داشته باشد که آن هم باید در مرور زمان اضمحلال گردد. اما چه کنم مقلدین کاتولیک تر از پاپ حتی این را نیز برنمی تابند و اخبار ساعت 20 تلویزیون مرکز اورمیه به زبان ترکی را که سالیان سال در این زمان پخش میشد را به ساعت 23 انتقال داده اند که اندک تماشاکنندگان در ساعت خواب و بیداری نیز مجال تماشای «درود سلام گؤندریرک» را نداشته باشند.

به هر حال فارغ از همه هجمه های بیماران نادانی که قابل تصور نیز است این مسیر درست باید ادامه داشته باشد. خیلی پیشتر از این و بعد انقلاب، سینمای ترکی آذربایجان با فیلمهایی چون دلی دومرول، ساوالان و یا سارای مرحوم یدالله صمدی این گام را برداشته است و بعد وقفه ای چند ساله بسیار خوشحالیم که فیلمسازان آذربایجان به زبان ترکی آن هم نه از نوع سفارشی آسیمیله شده فیلم می سازند.

فیلم آتابای با فیلمنانه ای خوب از هادی حجازی فر و بازیگری خود ایشان که روایتگر یک عشق نافرجام است به همراهی هنرمندانی چون جواد عزتی و سحر دولتشاهی مطمئنا در بازار کساد سینما حرف های بسیاری برای گفتن خواهد داشت و شاید به مشابه فیلم کؤمور بعد سالها موجب صف کشیدن علاقه مندان در جلوی گیشه های سینما شود. این فیلم فردا یکشنبه شب در سینما ایران اورمیه اکران عمومی خواهد شد.

«نام هنرمند بسی گران است به هر کس ندهندش»

«نام هنرمند بسی گران است به هر کس ندهندش»

محمدعلي ارجمندي – اورميه 97/03/09

خاطرم است چند سال پيش استاد شجريان در گفتگو با يكي از تلويزيون هاي خارجي از دوره قاجاريه به عنوان دوره طلايي موسيقي مقامي ايران ياد كرده و گفتند بسترهاي مناسبي در آن ايام براي اين نوع موسيقي اصيل وجود داشته و آهنگسازان، نوازندگان و خوانندگان بزرگ موسيقي ايران از قبيل علينقي وزيري، اقبال آذر، قمرالملوك وزيري، ابوالحسن صبا در اين دوره رشد و نمو يافته اند. وي در تداوم صحبتهايش به وضعيت مناسب موسيقي مقامي در جمهوري آذربايجان اشاره كرده و خاطرنشان ساختند در سايه تلاشهاي بي بديل اوزئيير حاجي بيگوف و در ادامه آهنگسازاني نظير فيكرت اميراوو موسيقي مقامي آذربايجان پله هاي ترقي را به سرعت طي كرده و از موسيقي مقامي ما (ايران) كه بعد از دوران قاجار تا به امروز دوران سخت و پرفشاري را سپري كرده پيشي گرفته است.

آنچانكه استاد شجريان در مصاحبه اشاره كرده و ديگر بزرگان موسيقي مقامي ايران نيز به آن واقف هستند با آغاز دوران پهلوي و الگو قرار گرفتن فرهنگ غربي نوعي بي مهري به فرهنگ و هنر اصيل ايراني از جمله موسيقي مقامي ايران را تا به امروز شاهد هستيم موضوع مهمي كه در اشعار شهریار نیز انعکاس یافته و استاد از بي توجهي به موسيقي مقامي ايران و هنرمندان بزرگ آن در راديو ايران گله مي كند. شهريار در سوگ استاد ابوالحسن صبا قصيده (صبا مي ميرد) را مي سرايد كه به خوبي وضعيت تهران آن روز را بيان مي كند:

از محيط خفقان آور تهران پرسيد – كه هنرپيشه اش از غصه چرا مي ميرد؟

و يا در موردي مشابه و در فقدان حسين تهراني استاد نام آشناي تنبك ايراني كه از برنامه موسيقي راديو ايران كنار گذاشته مي شود ضمن غزلي اينچنين مي سرايد:

ديدي كه استفاده نكرد از تو راديو

يك مرد هم نگفت كه چون و چرا حسين؟

تا راديو سپرده نگردد به دست اهل

هر دو فضيحتي است به تحويل ما، حسين!

باري دل گرفته ما نيز وا شود

روزي كه مشت بي هنران گشت وا حسين

 

دقت كنيد! در آن سالها، دقيقا ارديبهشت سال 1318 رضاخان پهلوي با صدور بيانه اي فرمان مي دهد تا موسيقي كشور تغيير كرده و از حالت موسيقي مقامي يا به گفته رضاخان موسيقي حزن اندوه! خارج شده و به حالت شاد و بزن بكوب درآيد! مجله موسيقي در شماره اول و دوم خود در فروردين و ارديبهشت ماه 1318 با عنوان موسيقي كشور به اين مهم اشاره كرده كه عينا در اين مقال درج مي شود:

(در اين عصر فرخنده كه جميع شئون كشور و حيثيات ميهن رو بكمال حقيقي ميرود و براي احياي قواي مادي و معنوي اين سرزمين باستاني همه گونه وسائل بكار برده مي شود نسبت باهنر موسيقي نيز بنوبه خود از طرف ذات مقدس اعليحضرت همايون شاهنشاهي و والاحضرت اقدس همايوني توجه خاصي مبذول شده و مقرر فرموده اند كه موسيقي كشور تغيير كرده از حالت حزن و اندوه بيرون آيد و موسيقي شاد و فرح بخش جايگزين آن گردد و پايه آن بر روي گامهاي موسيقي غربي كه در تمام كشورهاي متمدن معمول است قرار گيرد)

پيرو اين دستور رضاشاه بسياري از بزرگان موسيقي مقامي و در صدر همه آنها مادر آواز ايران زنده ياد قمرالملوك وزيري و بعدها اساتيد بسيار محترمي چون استاد مرتضي ني داوود نوازنده چيره دست تار از راديو ملي ايران طرد و فراموش مي شوند ...

ادامه نوشته

نفرت پراکنی از نوع پیامهای بازرگانی!

نفرت پراکنی از نوع پیامهای بازرگانی!
محمدعلی ارجمندی - روزنامه مهدتمدن، چهارشنبه 29 آذرماه 96- شماره 378
«رنگ اولموش و صدمه گؤرموش توکلریزین ترمیمی اوچون .... و یا پنیر پیتزا ایستیسن؟ بَع بَع بَع، او یاخچی قشنگ پنیر پیتزالاردان باااا!»
این نمونه متن آگهی های بازگانی به زبان ترکی است که همه روزه از کانالهای رادیویی و تلویزیونی استانهای آذربایجان پخش و روح و روان مخاطبین آذربایجانی را به سخره می گیرد. جدای از آشنا نبودن تهیه کنندگان و گویندگان این نوع پیامها به دستور قواعد زبان ترکی آذربایجانی، صدای ناهنجار و تلفظ ناصیح کلمات و جملات به معنای واقعی کلمه موجب نفرت پراکنی بر علیه زبان ترکی در نزد مخاطبان رادیو و تلویزیون می شود.
شرکت صوتی تصویری سروش وابسته به سازمان صدا وسیما به عنوان نماینده انحصاری تهیه و پخش آگهی در مراکز استانها بیشتر این آگهی های مذکور را تهیه می کند که این خود لزوم دقت هر چه بیشتر صدا و سیمای مراکز استانهای آذربایجان را می طلبد که متاسفانه تا به امروز ... 

 

ادامه نوشته

پهلوانان می میرند!

پهلوانان می میرند!
محمدعلی ارجمندی - روزنامه مهدتمدن - چهاردهم آذرماه 96
سالها قبل سریالی پر مخاطب با عنوان پهلوانان نمی میرند از کانال دو تلویزیون پخش می شد که لوطی های تهران قاجار را روایت می کرد. حسن فتحی نویسنده و کارگردان سریال با ظرافتی خاص جایگاه اجتماعی لوطی ها و میزان احترام و نفوذشان در نزد افکار عمومی را توانسته بود تا حد قابل قبولی به تصویر کشیده و نشان دهد.
قهرمان قصه پهلوانان، لوطی اصلان یکه تاز سریال بود و فتوت و مردانگی تهران قاجار را جدای از سیاست های غرض ورزانه به سبب فیلمنامه قجری و انتخاب نام ترکی اصلان که بر فتحی اعمال می شد را نشان می داد. به گمانم پهلوانان...

 

ادامه نوشته

آیین شایین 32 ـ ائولن دئییرلر!

آیین شایین 32

ائولن دئییرلر!

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آنا وطن؛ شماره 37

آللاه هامی سوبايلارا توی قيسمت ائديب حلال سوت امميش يولداش اوجاه ائله سين. يالان – يولان نه گرك. آدام بو سؤزو ائشيدنده بئله خوشونا گلير کی! اينتاهاسی بعضی لری نازلانيب نازيمی چكين دئيير دا. گؤروسن بيرينين ايشی – گوجو، الحمدا... كئفی ده سازدير. دئينده ائولن دئيير: آي جانيم سوبايليق سولطانليق دير. ائولنمك ندير كی!

آناسی دا دئيير: وای او سولطانليق باشينا ديسين. كول باش يازيق. صاباح بيريسی گون بيز باشيميزی قويدوق يئره دووارلار ديبينده سفيل – سرگردان قالاجاقسان. قوجالاندا اليندن توتان اولماياجاق و ... ايشه بركه چاتاندا دا دئيه جك سوتومو حلال ائتمه يه جم، گل بير يول راضی سال دئنن قادان آليم آنا اؤزون دئميشكن من داها چوخ قورو سوت يئميشم دا!

قيزلار ايسه دئيير: من هله ادامه تحصيل قصديم وار. كاردانی، كارشناسی، ارشد، دوكترانی بيتيريب علم دونياسينی حئيران ائدن زامان بختورين بالاسی ساده جه ياغ – سوغانی دا باشارمايير. مامانيسی دئميشكن بيزيم قيزيميز الينی آغادان ـ قره يه وورماييب. هئچ پيشير – دوشور ده باشارماز! دينيب دانيشسان دا دئيه جك ..........

ادامه نوشته

مصاحبه با یک راننده تاکسی در تهران

تاکسی وَن تراکتوری

 

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه نوید آذربایجان ـ شماره ۵۲۳ ـ شنبه ۹ آذر ۹۲

خیابانهای شلوغ با ترافیک سنگین و دود و دم هوای تهران کافی است تا بار سفر به زمین نگذاشته دلتنگی خاصی به سراغت آمده و آرزوی برگشتن به اورمیه زیبا را داشته باشی.

البته با کمی درنگ فضای نوستالژیک را می توان لابلای این همه شلوغی و خیابانهای سیاه و خاکستری لمس کرد. پیرمردی بادکنک فروش در محوطه ترمینال غرب غریبانه به چشمان مسافرین خیره شده است تا بلکه بزرگترها به اصرار کودکانشان بادکنکی از او به یادگار بگیرند و پیرمرد خمیده بتواند نان خشک و خالی سفره اش را تامین بکند.

در کمی آنسوتر سرنشینان چندین خودرو شادی کنان، اتومبیل بزک شده عروس و دامادی را احاطه کرده و گل افشانی می کنند. گویی برج آزادی را طواف می کنند!

و رهگذرانی که به تاثی از زندگی ماشینی جامعه امروز، هر یک به مانند رباطی سرد البته خوش رنگ و جذاب با عجله و گامهای بلند طی مسیر می کنند.

میدان انقلاب اولین مقصد من در این سفر است. به سمت ایستگاه تاکسی رفته و تاکسی های مسیر انقلاب را جویا می شوم که تاکسی وَنی سبز رنگ نظرم را به خود جلب می کند. پشت شیشه عقبی تاکسی وَن جمله ای با یک لوگو نقش بر بسته است.

یاشاسین آذربایجان و آرم باشگاه تراکتور آذربایجان

نوشته روی تاکسی حس خوبی را برایم تداعی می کند. دوست دارم مسیر تاکسی وَن هم میدان انقلاب باشد که چشمم به مسیر درج شده بر روی تاکسی می خورد: مبدا: ناصر خسرو ـ بازار. مقصد: محلاتی

به آرامی به سمت تاکسی دیگر قدم بر می دارم که صدای راننده تاکسی وَن بلند می شود: انقلاب ـ میدون انقلاب ...

دوباره به سمت تاکسی وَن برگشته و با تعجب می پرسم: اینقلاب گئدیرسن کیشی!؟

ـ بلی همشهری، اَیلش

داخل تاکسی وَن هم رنگ و بوی تراکتوری دارد. از شال روی سینه تاکسی گرفته تا مکعب های قرمز رنگ آویخته شده از آیینه همه نشان از تعصب و علاقه راننده تاکسی 44 ساله آقای «حسین حسینعلی زاده» به آذربایجان و تراکتور دارد.

دقایقی که مسافر این راننده خوش ذوق آذربایجانی بودم گفتگوی کوتاهی با وی انجام دادم که به گمانم خواندن آن خالی از لطف نیست ...........

ادامه نوشته

سو دئییبدیر منه اولده آنام ...

سو دئییبدیر منه اولده آنام ...

سودئییبدیر منه اولده آنام ...

کیتابلاریمدا

چینار آغاجی

یارپاق تؤکور ...

خیشیلدایان بو حرفلرین

آدی ندیر اؤیرتمنیم؟

باخ! من ایکی کلمه یم

آدیم، سوی آدیم!

بو کیمدیر؟

باخ! نئجه یارپاق دیر آدی ...

شعر: لئیلی کحالی لیلی کحالی

 

محمدعلی ارجمندی / اورمیه ـ مهر ۹۲

پاییزین ایلک گونلرینده بالاجا قیز ـ اوغلان محصیل اوشاقلاری، خیاوانلاردا گؤرنده اؤزومده گیزلی بیر دویغونون اویانماسین یاواشجا حیس ائده رم، خاطیره ایله بویانمیش بو دویغو اؤز اوشاقلیغیمی گؤزومون اؤنونه گتیریر. اورمونون یاپراقلا دولموش معللیم خیابانین. 68 ـ 69  جی ایللری.....

ادامه نوشته

موسیقی و جایگاه آن در شعر شهریار

مـوسـيـقـي و جـايـگـاه آن در شـعـر شـهـريـار

«با نگاهی به قره باغ آذربایجان و راز و رمز شعر شهریار»

 

 موسیقی و جایگاه آن در شعر شهریار ـ محمدعلی ارجمندی محمدعلی ارجمندی ـ هفته نامه یاشایش اورمیه  شماره 75 ـ 74 ـ یکشنبه پنجم و نوزدهم مهرماه 88

« شهريار در پس پرده تعللم و تربيت مقام هاي موسيقي به مسائل سياسي ، اجتماعي ، و ( بيداري ملتها ) اشاره مي كند.

شهريار با وسعت فكري اش آلام مسلمانان جنگ زده قره باغ را بيان مي كند و دستگاه ها و تصنيف هاي گوناگون را به زيبايي دركنار هم قرار مي دهد و چه زيبا و معنی دار به شور ، سه گاه و شيكسته قره باغ اشاره می کند.

سيزيلدار سينه مين سازي ، « درآمد » ائيله رم « شوري »

 چوپانيم ، سنده ، « سلمك » له سيزيلدات تار و طنبوري

 « قاراباغيم » چيخيب الدن ، « سه گاهيم » قوي يئتيم اولسون

 ايگيد لر يوردوسا بير گون اوجالسين طبل و شيپوري!!!

نكته اي كه در اين ميان همه را به حيرت وامي دارد « سرودن اين اشعار قبل از اشغال قره باغ و كشتار مسلمانان است. به دورنگري اين صاحب قلم بينديشيد كه قبل از وقوع جنگ قره باغ حتي راه جهاد و مقابله را نيز نشان مي دهد. « ايگيد لر يوردوسا بير گون اوجالسين طبل و شيپوري!» يعني اگر اين خاك سرزمين دليران است ، امروز صداي طبل و شيپور همه جا بلند شود و طبل و شيپور در آهنگ جنگ نواخته شود و قره باغ و شيكسته قره باغ به صاحبان اصلي اش برگردد

ادامه نوشته

آیین شایین 18

آیین شایین ـ 18

ژورنالیست لر ویترینی ـ یئل اَسدیکجه اَسن ژورنالیست لر ـ فرهنگ و ادب آل وئرچیلری ـ کور توتدوغون بوراخماز ژورنالیست لر ـ آسیلمیش ژورنالیست لر و ....

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 13 اسفند 91 شماره 141  

ادامه نوشته

آیین شایین 17

آیین شایین ـ 17

منیم کیشیمین یوز مین دَیَری دیر ـ  ولنتاین یوخسا ولی نین تویو ـ خومار باخیشلی گؤزلر ـ آنلاین و آفلاین سئوگی و ...

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ دوشنبه 23 بهمن 91 شماره 140    

ادامه نوشته

مریم، اورمیه شهر غریبی است

مریم، اورمیه شهر غریبی است

شاعره فَرین صمصامی دختر زنده یاد مریم جهانگیری

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ دوشنبه 23 بهمن 91 شماره 140

نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم، شهر من شهر فراموشی هاست. مردمانش تاریخ و فرهنگ و ادب گذشته گانشان را به فراموشی سپرده اند و مسئولانش با مشاهیر و افتخاراتشان غریبی می کنند...

ادامه نوشته

مستوره افشار اورمی، اولین فعال حقوق زنان در ایران

مستوره افشار اورمی، اولین فعال حقوق زنان در ایران

مستوره افشار اورمی، اولین فعال حقوق زنان در ایران

نویسنده: محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری شماره ۱۳۹  

برگ برگ تاریخ پرافتخار آذربایجان حکایت از زنان و مردان آزاد اندیشی است که آزادی را برای مردمان سرزمینشان ارمغان آورده و آن را معنی و مفهوم بخشیده اند. در عرصه حقوق زنان در عصر جدید زنده یاد مستوره افشار اورمی «1259 ـ  1325 شمسی» نخستین فردی است که در عرصه احیای حقوق زنان و آموزش این قشر از جامعه بطور جد قدم برداشته است.

مستوره افشار اورمی دختر مجدالسلطنه افشار اورمی سردار ناجی غرب آذربایجان در فاجعه جیلولوق و والی آذربایجان در دوران اتحاد اسلام می باشد «1» مادرش نیز از خانواده والی برجسته آذربایجان امامقلی میرزا ملک قاسمی بوده است. برادر مستوره افشار هم کسی نیست جز پروفسور جلال افشار اورمی پدر علم حشره شناسی ایران، خواهرش توران افشار هم از نامداران علم و ادب این سرزمین می باشد. دو خواهر دیگر مستوره افشار، آغجا و هایده نیز از اعضای فعال انجمن نسوان وطن خواه بودند.

مستوره افشار به سبب پیشینه فرهنگی خانواده و هوش وافری که داشت از همان دوران کودکی جدای از زبان مادری خود ترکی آذربایجانی، زبانهای فرانسه، روس، انگلیسی و فارسی را نیز فرا می گیرد. مستوره دوران نوجوانی را در تفلیس و جوانی را در استانبول سپری کرده و با تجاربی که در خارج از کشور اندوخته در بازگشت به کشورش مثمر ثمر واقع می شود....

ادامه نوشته

آیین شایین16

آیین شایین ـ ۱۶

بوس ـ همن اؤپوشو خاطیرلادیر ـ بی ادب و تهاجم فرهنگی سؤزلر ـ ملیکا بورایا گل ـ آغری نین ادبلی ارکانلی قیزلاری ـ دراز خودورو زیاد آدم بَر ـ حقوق آدمیت و ...

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 1 بهمن 91 شماره 139

ادامه نوشته

حاجی فیروز نماد برده داری و گدایی!

حاجی فیروز نماد برده داری و گدایی!

محمدعلی ارجمندی ـ اسفند 91 ـ اورمیه

میدان تاریخی ایالت اورمیه امسال دو مهمان ناخوانده و گدا دارد که متاسفانه سازمان زیباسازی شهرداری اورمیه آنها را در مقابل ساختمان مرکزی شهرداری قرار داده است تا با فرا رسیدن سال نو بار دیگر یادآور نظام برده داری در دوره هخامنشی و ساسانی باشد. شاید هم نمادی از اندراحوالات شهرداری اورمیه و کسب عوارض سالیانه در ایام آخر سال!

حاجی فیروزها چنان به مردم خیره شده و دست گدایی دراز کرده اند که دل هر انسانی را به درد می آورد، در روزهای پایانی سال که تکم چی ها با چهره خندان پیام آور شادی و عید هستند حاجی فیروزها روسیاهی را به ارمغان آورده و نظام برده داری را یادآور می شوند....

ادامه نوشته

آیین شایین 15

آیین شایین ـ 15

اورمو گؤلو ـ آغزی باغلی پوسته ـ لوت کویرلر آتاسی پرویز کردوانی ـ قارتال باخیشلی اوستاد اسماعیل کهرم ـ سدلر ـ دوه لر و ...

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 26 آذر 91 ـ شماره 138

ادامه نوشته

زامان بویونجا چیلله گئجه سی

آذربایجاندا چیلله گئجه سی

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ شماره 138 ـ یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱

نشریه نوید آذربایجان ـ دوشنبه ۲۵ آذر ۹۲ ـ شماره ۵۲۵

چیلله گلیب ائل ییغیشیب بیر باشا

قارانلیغین عومرو چاتیب دیر باشا

قیش ائوینده کورسو قورولوب قوشا

سئوگی سئونلر اَیله شیب جوت قوشا «آیین شایین»

چیلله گئجه سینین قدیم دبلریندن بیر نئچه سینی اورمونون کندلرینده آختاریب تاپماق اولار. میثال اوچون «اورمونون قیزیل آشیق کندینده» چیلله گئجه سی گلینلرین پای بوخچاسیندا قیرمیزی آلما اولمالیدی و قیرمیزی آلما اولمادان آداقلی قیزلارا یوخسا گلینلره پای گؤندرمزلر، قیزیل آلما بو کند ده تمیز عشقین نیشانی ساییلیر. بوندان علاوه اورمونون اَنبی کندینده «زرتشت» ون، آناسی «دوغدو» نون قبری یاخین لیغیندا داها بیر تانیش عادت-عنعنه گؤرمک اولار..........

ادامه نوشته

تار، به نام آذربایجان در یونسکو ثبت جهانی شد

تاریمیز یونسکودا سسلندی! 

تار سسی جان سسی  محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ شماه ۱۳۸ آذر 91

 اوخو تار، اوخو تار...!   سسین دن اَن لطیف شعرلر دینلییم،   اوخو تار،   بیر قدر،   نغمه نی سو کیمی آلیشان روحوما چیلییم.   «میکائیل مشفق»

در هفتمین نشست کمیسیون میراث معنوی یونسکو در پاریس که هفتم دسامبر برابر با 17 آذرماه به کار خود پایان داد، طبق مصوبه و مهر تایید سازمان یونسکو، تمامی روش‎های سنتی در ساخت و همچنین روش‎های نوازندگی و اجرای ساز تار به نام آذربایجان ثبت جهانی شد.

در گزارش یونسکو آمده است که این ساز دارای ویژگی سازهای سنتی است و در مراسم مختلف عروسی و جشن و عیدهای گوناگون آذربایجانی ها از مهمانی‌های سنتی گرفته تا کنسرت‌ها و همایش‌های امروزین نواخته می‎شود. این ساز که بدنه‎ای توخالی و ازجنس چوب دارد، به شکل هشت انگلیسی است و به صورت افقی در دستان و روی سینه نوازنده قرار می‌گیرد. براساس این گزارش، ساخت این ساز طی سال‎ها وقرن‎ها توسط صنعتگران آذربایجانی که مهارت‎های خود را نسل به نسل به شاگردان خود منتقل کرده‎اند، حفظ شده و نحوه اجرا و مهارت‎های هنری در نوازندگی این ساز نیز به‌صورت شفاهی توسط استادان هنر به نسل جوان‌تر منتقل شده است. 1

بمناسبت ثبت تار در یونسکو به نام آذربایجان بد نیست که با پیشینه تار در آذربایجان و تارزن های نامی آذربایجان نیز تا حدودی آشنا شویم.

کتب و اسناد تاریخی حکایت از پیدایش تار در آذربایجان دارد، اولیا چلبی در سیاحتنامه خود می نویسد: «تار بوسیله فردی از آذربایجان بنام علی خان تبریزی بوجود آمده، این ساز دارای طنین timber زیبایی است» 2

روح اله خالقی موسیقی شناس بزرگ نیز در صفحه 146 کتاب سرگذشت موسیقی ایرانی می نویسد: «شش تار را فردی بنام رضاالدین شیرازی از اهالی آذربایجان اختراع کرده است» 3

آقای خالقی همچنین در صفحه 148 کتاب مذکور در رابطه با تاریخ دیرین تار می نویسد: «امکان دارد به گذشته این آلت موسیقی از روی اسناد دست نویس قدیمی موجود در قفقاز که خود صاحب انواع مختلف تار است دسترسی پیدا شود.

علاوه بر این، موسیقی شناس مشهور فرانسه و نوازنده و استاد تار پروفسور ژان ـ دورینگ Zahan.Duringh که در مورد «تار» تحقیقاتی به عمل آورده در کتاب خود بنام «موسیقی ایرانی و تکامل آن» ضمن مراجعه به منابع قدیمی می نویسد: «تار از نظر هماهنگی سیم ها با رباب نزدیکی دارد و این آلت همیشه در قفقاز بوده و از آنجا در اواخر قرن هیجده به ایران آورده شده است» 4

پروفسور اللا ـ زونیس Ella.Zonis استاد دانشگاه هاروارد نیز در صفحه 156 کتاب خود بنام «موسیقی کلاسیک ایرانی» که به سال 1973 میلادی چاپ شده است می نویسد: «تار از قفقاز آمده است» 5

 بطور کلی می توان گفت که تاریخ پیدایش تار از سده دهم شروع شده و قبل از این عصر در هیچ جایی نامی از تار به میان نیامده است.

در آثار ادبی نیز برای نخستین بار در اشعار قطران تبریزی شاعر آذربایجانی سده یازدهم و محمد فضولی در سده شانزدهم به آلت موسیقی تار بر می خوریم 6

شعری از قطران تبریزی: «نغمه بلبل، صدای آبشار با آهنگ چنگ ـ تار و رباب در هم آمیخته بود»

«تار» را در اشعار سید عظیم شیروانی «قرن نوزده» نیز می بینیم:

«گوش قیل ای که بیلیرسن اؤزونو واقف کار ـ آگاه اول گؤر کی نه دیر ناله نی نغمه تار» 7

تار به سبب نقش بی بدیلش در موسیقی مقامی آذربایجان همواره مورد توجه هنرمندان بزرگ قرار می گیرد. با توجه به پیشرفتی که در عرصه موسیقی آذربایجان از اواخر قرن هجدهم صورت گرفت، «میرزا صادق اسد اوغلو» تار زن شهیر آذربایجانی تغییراتی بر روی تار پنج سیم انجام داد.

صادق خان اسد اوغلو به منظور پاسخگویی به خواست دوران از وزن عمومی تار کاست، صدای آگوستیک آن را تشدید و تقویت نمود و تعداد سیم های تار را از پنج سیم به یازده رساند و تغیرات اساسی در ترتیب و محل پرده های تار بوجود آورد، گام ـ ردیف و صداهای آن را هماهنگ نمود و تاری بسیار قوی تر که به نام تار آذربایجانی معروف است خلق نمود 8

بی شک در تاریخ موسیقی آذربایجان و مشرق زمین نام تارزن «صادق اسد اوغلو» ملقب به صادق جان و موسیقی شناس و آهنگساز بزرگ آذربایجان اوزئییر حاجی بیگلی نامهایی ماندگار و شناخته شده می باشد. اوزئییر حاجی بیگلی انقلابی در موسیقی آذربایجان پدید آورد و تار را به سازی جهانی تبدیل کرده و نقش بی بدیل تار را در اپراهای بزرگ و اولین اپرای مشرق زمین به نام لیلی ـ مجنون در 12 ژانویه سال 1908 به رخ منتقدین کشید. امروزه تار به همراهی کمانچه بواسطه تدابیر اوزئییر حاجی بیگلی در بخشهای مختلف موسیقی علمی، حماسی و اپراهای مقام آذربایجانی مهمترین نقش ها را عهده دار است.

صادق جان اسد اوغلو «1902 ـ 1842» ـ قربان پیریم اوف «1965 ـ 1880» ـ مشهدی جمیل امیر اوف «1928 ـ 1875» ـ میرزا منصور منصور اوف «1967 ـ 1887» ـ احمد باکیخانوف «1973 ـ 1892» عادل گرای محمد بیگلی «1973 ـ 1919» ـ حاجی محمد اف «1981 ـ 1920» بابا صلاح اوف «1981 ـ 1923» و همچنین علی آقا قلی یف، حمید وکیل، فیکرت عبدالقاسم، احسن داداش، حبیب بایرام اف، کامیل احمد اف، علی سلیمی، بیگجه خانی و رامیز قلی یف از نامداران تار، آذربایجان به شمار می آیند.  و البته نامدارترین این نامداران کسی نیست جز شاعر میکائیل مشفق که امروز روح بلندش بعد 73 سال که به جرم! سروده «اوخو تار» به بالای چوبه دار رفت آرام خواهد گرفت. 9

 محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ شماره ۱۳۸  آذر91

منابع و پی نوشت:

http://www.unesco.org/culture/ich/en/RL/00671 ـ 1

 2ـ م.س. اسماعیل اف ـ اسلوب موسیقی آذربایجان ـ باکو ـ انتشارات SSR ـ 1970

3 ـ روح اللـه خالقی ـ سرگذشت موسیقی ایرانی ـ تهران اسفند 1333 صفه 146 ـ 148

4 ـ ژان دورینگ ـ موسیقی ایرانی و تکامل آن ـ پاریس 1984 صفحه 47

5 ـ اللا زونیس ـ موسیقی کلاسیک ایرانی ـ هاروارد 1973 صفحه 156

6 ـ واقیف عبدالقاسم اف ـ تار آذربایجانی ـ ترجمه بهروز دیبازر ـ نشر تلاش 1372 صفحه 14

7 ـ دیوان اشعار سید عظیم شیروانی ـ نشر باکی 1963 ـ صفحه 268

8 ـ واقیف عبدالقاسم اف ـ تار آذربایجانی ـ ترجمه بهروز دیبازر ـ نشر تلاش 1372 صفحه 25

۹ ـ میکائیل مشفق شاعر آذربایجانی به جهت مقاومت در برابر حکم ظالمانه استالین مبنی بر ممنوعیت تار و سرودن شعر اوخو تار در سال 1939 به دستور استالین اعدام شد

اورمیه بهشت والیبال

 اورمیه بهشت والیبال «والیبال، اورمو ـ آذربایجانین قانیندادیر»

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه فوتبالیست ـ شنبه 11 آذر 91 ـ سال دوازدهم، شماره 105 و نشریه آغری شماره ۱۳۷ یکشنبه ۱۲ آذر ۹۱ عکس: زهرا طالعی

بیخود نیست که در عالم ورزش، اورمیه را پایتخت والیبال آسیا معرفی می کنند، در دنیای شرق والیبال قبل از آنکه برای نخستین بار بطور رسمی در سال 1297 شمسی توسط افسران انگلیسی وارد هندوستان شود دو سال قبل از آن تاریخ در سال 1295 شمسی توسط مسیونرهای آمریکایی به همراه حوادث شومی که بعدها به دست این مسیونرها رخ داد برای اورمیه و آذربایجان ارمغان آورده شد! میسونرهای آمریکایی برای نخستین بار در حیاط سفارت آمریکا در «صاحابلار کوچه سی» مجاورت ارک دولتی اورمیه «محل فعلی بیمارستان عارفیان و ساختمانهای پیرامون آن» والیبال بازی می کردند. سالمندان اورمیه هنوز هم «اَل توپی» مسیونرهای آمریکایی در محوطه «ارک چوخورو» و «صاحابلار کوچه سی» اورمیه را سینه به سینه از پدرانشان نقل می کنند.

اورمیه شهر والیبال است و عشق والیبال، کمتر محله ای را در اورمیه می توان یافت که تور و میدان والیبال نداشته باشد. حتی در برخی از این میادین آسفالت و خاکی که چندین طور بصورت موازی در کنار هم قرار دارد به اندازه تمامی استادیوم های لیگ برتر والیبال ایران در دیگر شهر ها تماشاگر حاظر می شود. به قول یداللـه کارگر پیشه مرد نام آشنای والیبال اورمیه «والیبال، اورمو ـ آذربایجانین قانیندادیر»

زمین های والیبال باخچا باشی، آپادانا، شاهرخ آباد، آغداش و خزران دروازاسی ل

ادامه نوشته

آیین شایین 14

آیین شایین ـ 14

علم و ادب توکان بازاری!

 محمدعلی ارجمندی  ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 12 آذر 91 ـ شماره 137 

قلم چی، مدرسان شریف، آزمون گاج، آینده سازان، اندیشمندان، ... و بونون آردیجا اساتید مجرب در خدمت شما، قبولی دانشگاه را از ما بخواهید، دانش آموزان و دانش باختگان عزیز بشتابید و رتبه های تک رقمی کنکور را با ما تجربه کنید!!!

سلام علیکیم، خوش گؤردوک بوتون آیین شایین ستونون وفالی یولداشلاری.

ادامه نوشته

میللتیندن آلدی آدین میللی سردار ستارخان

 آبان ـ میللی سردار ستارخانین ایل دؤنومو ایله ایلگیلی

میللتیندن آلدی آدین، میللی سردار ستارخان

محمدعلی ارجمندی ـ ماهنامه آفتاب آذربایجان ـ آبان 90 ـ شماره 59

آنا وطن اوغلون آتماز، داشین سیلیب آیاقلاماز

آیلارایللر اؤتوب دؤنسه ، اتین یئسه سومویون آتماز«آیین شایین »

ستارخان، دفعه لرله آدین یازیب دیله گتیریرم. بیلمیرم بئلنچی بیرایگید قهرمانی تکجه بیر نئچه سطیرده یازیب دیله گتیرمک اولارمی! ایسته میرم گؤردویو بؤیوک ایشلریندن، مشروطه دن، اون بیر آیلیق آجلیق چکیب ظولمه باش یئندیرمه ین تبریزدن، ائمره قیزدان، هابئله مراکیش ده ستارخانا عایید اوخونان حیماسی شعرلردن، آوروپانین، آمریکانین چئشید لی قازئتلرینده او جومله دن «نیویورک هرالد» دا گونده لیک سردارا عایید یازیلان سؤزلردن، ویا خود ایران مشروطه اینقلابی نین بو بؤیوک قهرمانا نه قدر آسیلی اولدوغون تکرارلی میللتیندن آلدی آدین میللی سردار ستارخانیا

 

ادامه نوشته

آیین شایین 8

آیین شایین ـ 8

فرهنگستان ـ ی ادب، یوخسا قشنگ!

...

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 25 تیر 91 شماره 131

ادامه نوشته

آیین شایین 6

آیین شایین ـ 6

عشق ـ ائولنمک ـ آداقلی بازلیق ـ 18+ ـ ماه ـ ی عسل! و ...

محمدعلی ارجمندی ـ هفته نامه آغری ـ یکشنبه 21 خرداد 91 شماره 129

محمدعلی ارجمندی «آیین شایین»

ادامه نوشته

اورمو گؤلوم، دورنالارین گلمه دی!؟

اورمو گؤلوم، دورنالارین گلمه دی!؟

اورمو گؤلوم دورنالارین گلمه دی!؟ محمدعلی ارجمندی

محمدعلی ارجمندی، ماهنامه آفتاب آذربایجان شماره 55    

گوز ل یاز فصلی گلیب و اؤلکه میزین بوتون داغ دره سی یاشیل دونون اینینه گئییب، آما نه یازیق کی بو یاشیل دونون اوره یی، شاه داماری شورا باغلاییب هارای سالاراق ایمداد ایسته سه ده اونا یاردیم ائدن بیر کیمسه سی یوخ!

یاخشی خاطیرلاییرام ایللر اونجه یوردوموزون قوناقلارین، یاشیل باشلی اؤردکلرین، دورنالارین، یاز اولدوقدا  گؤی اوزونده دسته ـ دسته صف باغلاییب گلردیلر. آما ایندی داها هئچ بیریندن خبر یوخدور، یقین سیزلرده اونلاری خاطیرلاییرسینیز.

آغ پلیکانلاری، فیلامینگو لاری، تونجه لری، یاشیل باشلی سونالاری و اوزلیکله قاطارـ قاطار گوی اوزونده گوز اوینادان دورنالاری. او شیرین خاطیره لردن گوزل منظره لردن نئجه یازیب دئمه لی یم بیلمیرم! 

ادامه نوشته

آیین شایین 4

آیین شایین ـ 4

خوروز بازلار قفه سی ـ دوشابچی خانا آغزی ـ جییَر ساتانلار ـ گیرده گومبول پیشیک لر و ...

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری اذربایجان ـ یکشنبه 24 اردیبهشت 91 شماره 127

ادامه نوشته

تک صبیرگلیب یوخسا جوت صبیر!؟

تک صبیرگلیب یوخسا جوت صبیر!؟

یازار: محمدعلی ارجمندی  «آفتاب آذربایجان» درگی سی نمره 56 مرداد1390 ـ آغری نشریه سی نمره 114

تا گلیریک بیزده بیر آز آنلییاق ـــ محضر عرفاندا وورور تک صبیرـــ یا دئییریک ایشلری سهمانلییاق ـــ مجلس اعیاندا وورور تک صبیرـــ ایسته ییریک بیر ایش آچاق فی المثل ـــ سویله شیریک بیر ایکی ایل لااقل ـــ تا دئییلیر پول وئرین آشسین عمل ـــ اولکه ده هریاندا وورور تک صبیر.«میرزاعلی اکبرصابیر»

21 جی عصرده هله ده چوخلو آدام لار وارکی، اؤزو یا باشقاسی آسقیراندا «ائی بی ائس» ترمزلارا تای آیاقلاری قیفیللانیب اوره یی اوشویوب بیر مؤحکم حؤکمه باغلی اولاراق توتدوغو یولدان یا ایش دن ال چکیب قاییدیر،آما عینی حالدا جوت آسقیراندا «فرق ائله مزایکی اولا یوخسا دؤرد» بدنین بو طبیعی عکس العملین یاخشی سانیب یولونا داها گوونلی داوام ائدیر. باخین بو جهل و خورافات نه قدر افکاریمیزا کوک سالیب وایلیییمیزه ایشله ییب، بو ایشلرین سببین سوروشاندا دئییرلر: من باخمیشام تک صبیر منه دوشور...، فیلان یئره گئتسه یدیم او ایشی گؤرسه یدیم، نه بیلیم نه لر کی بیر بیرینین دالیسیجا دوزوب دئمیرلر.

ادامه نوشته

آیین شایین 2

آیین شایین ـ 2

 دهکده جهانی ـ جهان وطن لر ـ باکیلاس لار 

محمدعلی ارجمندی ـ نشریه آغری ـ یکشنبه 27 فروردین 91

ادامه نوشته

آذربایجان آغلادی

آغری درگیسی، نشریه آغری اورمیه ................

ادامه نوشته